ساناز پدرام ( گلدونه )
پاییز ۵۷ با عشق چشم گشودم .
در یک زمستان برف آلود ایران رو گذاشتم تو یه چمدون کوچولو و سوار ابرها شدم .
پاییز ۷۷ با عشق ازدواج کردم و دیگه تنها نبودم .
در غربت با عشق باقی موندم ؛ نفس کشیدم گرچه سخت بود ...
از سال ۸۱ کاغذ کمتر سیاه میکنم ...بیشتر وبلاگ مینویسم .
ایمان به خوشبختی و فردایی روشن دارم .
همیشه میگم بهشت و جهنم همین جاست ؛ تو همین دنیا !
باور دارم دارم به آنچه که هستم .
خنده تنها امری هست که اطاعت میکنم !!!
در سال 1388 بزرگترین هدیه دنیا نصیب من و شوهرم شد .
یک شاه پسر .
خدا نگهدارش باشه .
ادامه...
salam dost aziz va Gol khobi wblaget ghashang bood va jaleb tonesty be man sar bezan va az barname haye yaho 8 final Estefadeh kon va be dostanet moarefy kon montazeret hastam khosh hal shodam behshad bye
سلام ساناز خانم خوشحالم که به این زودی کسی پیدا شده که به مطالب توجه میکنه... جسارتا حالا که لطف میکنید مطالب رو میخونید (و ضمنا خودتون هم قبلا دانشجو بودید که) اگه لطف کنید اگه نظر خاصی در مورد مطلب نوشته شده داشتید برامون یادداشت کنید ممنونم میشیم... راجع به اون سال ۴۰، ۴۲ هم این یه جور اصطلاحه! میخواستم انتقادهام رو غیر مستقیم بگم، تصمیم گرفتم اینجوری بنویسم. آخه تبلیغاتی که توی دانشگاه برای وبلاگ داریم انجام میدیم طوریه که بعید نیست بعضی از اساتید یا مسئولین هم سری به وبلاگ بزنن. راجع به پرستیژ هم باید بگم که یه اسم مستعار یا همون Nick Name که من واسه خودم انتخاب کردم... این برمیگرده به بعضی شایعاتی که برام درآوردن، میگفتن من مغرورم و خودم رو میگیرم و خیلی ادعا دارم و خلاصه حسابی احساس شخصیت میکنم!!! این حرفا رو هم واسه این درآوردن که من رتبه یک دانشکده خودمون هستم و اینجوری میخواستن منو بین دیگران خراب کنن! در ضمن ما سه نفر تا جایی که بشه میخوایم هویتمون توی دانشگاه خودمون پنهون بمونه... واسه همین Nick Name گذاشتیم! پس ممنون میشم اگه به هیچ عنوان توی وبلاگ اشاره ای به اطلاعاتی که از ما دارید نکنید. در ضمن خیلی خیلی باهاتون موافقم که غریبی عالمی داره... شاد باشی
salam dost aziz va Gol khobi wblaget ghashang bood va jaleb tonesty be man sar bezan va az barname haye yaho 8 final Estefadeh kon va be dostanet moarefy kon montazeret hastam
khosh hal shodam
behshad
bye
طرح وبلاگت خیلی جالبه.
من خیلی خوشم اومد ادامه بده
سلام ساناز خانم
خوشحالم که به این زودی کسی پیدا شده که به مطالب توجه میکنه... جسارتا حالا که لطف میکنید مطالب رو میخونید (و ضمنا خودتون هم قبلا دانشجو بودید که) اگه لطف کنید اگه نظر خاصی در مورد مطلب نوشته شده داشتید برامون یادداشت کنید ممنونم میشیم...
راجع به اون سال ۴۰، ۴۲ هم این یه جور اصطلاحه! میخواستم انتقادهام رو غیر مستقیم بگم، تصمیم گرفتم اینجوری بنویسم. آخه تبلیغاتی که توی دانشگاه برای وبلاگ داریم انجام میدیم طوریه که بعید نیست بعضی از اساتید یا مسئولین هم سری به وبلاگ بزنن.
راجع به پرستیژ هم باید بگم که یه اسم مستعار یا همون Nick Name که من واسه خودم انتخاب کردم... این برمیگرده به بعضی شایعاتی که برام درآوردن، میگفتن من مغرورم و خودم رو میگیرم و خیلی ادعا دارم و خلاصه حسابی احساس شخصیت میکنم!!! این حرفا رو هم واسه این درآوردن که من رتبه یک دانشکده خودمون هستم و اینجوری میخواستن منو بین دیگران خراب کنن!
در ضمن ما سه نفر تا جایی که بشه میخوایم هویتمون توی دانشگاه خودمون پنهون بمونه... واسه همین Nick Name گذاشتیم! پس ممنون میشم اگه به هیچ عنوان توی وبلاگ اشاره ای به اطلاعاتی که از ما دارید نکنید.
در ضمن خیلی خیلی باهاتون موافقم که غریبی عالمی داره...
شاد باشی
سلام دوست مهربانم بگو تا برایت اقاقیا در بهار بیاورم دوست داشتم قدری هم از خودت برایم می گفتی دوست گلدونه من من در انتظارت می مانم
سلام
آره غریبی عالمی داره
تنهایی هم عالمی داره
....
وب قشنگی داری
پستای کوتاهی داری. و قشنگ
من پسرک غمگینم...
هر روز درد دل تازه ای دارم..
دوست دارم به وبلاگم بیای و نظرتو بگی..
اگه اجازه بدی وب قشنگتو لینک کنم
البته وقتی خودت اجازه بدی
منتظرم خانمی
همیشه شاد باشی
بای ساناز خانم گل...
سلام
حال و احوال؟
فکر میکردم تا حالا دیگه آپ کرده باشین...
بازم سر میزنم
شاد باشی